کعبه عشق

مرا اندکی دوست بدار اما طولانی

عشقم تو نمی دونی برام چی بودی با اینکه من غرق گرفتاریام بودم اما حتی تو یه روز صدای تو رو میشنیدم تازه می شدم جون می گرفتم تو کجایی عشقم دارم میمیرم بخدا دلم پر از غمه من چیکار کنم تا بتونم پیدات کنم ای کاش بدونم اینارو می خونی تا ارووم بشم عشقم چه قبل چه الان چه در آینده فقط تو عشق منی جز تو هیچکس رو دوست ندارم تا ابد عشق من میمونی

+نوشته شده در شنبه 10 خرداد 1393برچسب:,ساعت16:37توسط samid |

تو مثله اعتیاد من به سیگار میمونی هر وقت می خواستم ترکش کنم یه روز نمی کشیدم بعد دو روز نمی کشیدم بعد سه روز بعد یک ماه اما وقتی دوباره شروع می کردم از دفعه اول بیشتر می کشیدم حالا شده حکایت تو برگردی یه لحظه هم تنهات نمیذارم

+نوشته شده در شنبه 10 خرداد 1393برچسب:,ساعت14:24توسط samid |

لااقل میذاشتی امتحانای دانشگاهم تموم میشد بعد میرفتی ... من چیکار کنم اخه

+نوشته شده در شنبه 10 خرداد 1393برچسب:,ساعت14:21توسط samid |

عشقم دنیام خیلی کوچیک شده کجا برم که رد پای تو اونجا نباشه

 

تو این بازی من باختم یا تو

 

یعنی من عشق رو بردم تو هم بازی رو من نمی تونم دوام بیارم چرا احساس مس کنم بدجور باختمممممم

+نوشته شده در شنبه 10 خرداد 1393برچسب:,ساعت14:19توسط samid |

عشقم میدونم خودم بهت گفتم برو اما فکر می کردم مثل دفعه های قبل جدی نمیگیری ......

این رفتنت نشون داد دیگه منو نمی خوای یادته همیشه بهت میگفتم اگه کسی یکی رو دوست نداشته باشه دیگه هیچ کاری نمیشه کرد؟؟؟ من دیگه کاری از دستم بر نمیاد ....

 

تو رو خدا فقط ازت خواهش می کنم اگه مطالبم رو می خونی فقط یه نشونه بده که سالمی فقط بدونم تو خوب و سلامت هستی و فقط مشکلت وجود منه الان دیگه دل خودم مهم نیست بذار بسوزه اما بگو که خودت سالمی

+نوشته شده در شنبه 10 خرداد 1393برچسب:,ساعت14:15توسط samid |

من تو رو می خوام همییییییییییییییییین الان کجایی مردم بخدااااااااااا شوخی نکن برگرد غلط کردممممممم

+نوشته شده در شنبه 10 خرداد 1393برچسب:,ساعت13:54توسط samid |

این بهترین هدیه ی تولد بود که بهم دادی مرسی عشقم رکورد 5 روز رو شکستی یعنی تموم دمت گرم

+نوشته شده در شنبه 10 خرداد 1393برچسب:,ساعت10:21توسط samid |

از دست من میری از دست تو میرم 

 

تو زنده میمونی منم که میمیرم

 

تو رفتی از پیشم دنیامو غم برداشت

 

برداشت ما از عشق باهم تفاوت داشت

 

این آخرین باره من ازت می خوام برگردی به خونه

 

این آخرین باره من ازت می خوام عاقل شی دیوونه

 

امروز آخرین فرصت رو بهت میدم برگردی اگه نیای میرم سراغ ریشه یکی یکی همه ریشه هارو میچینم به مکه قسم می کنم اینکارو

 

+نوشته شده در شنبه 10 خرداد 1393برچسب:,ساعت10:13توسط samid |
یادت باشه

این رو هیچوقت فراموش نکن که من هرگز رفتنت رو باور ندارم

+نوشته شده در چهار شنبه 7 خرداد 1393برچسب:,ساعت15:20توسط samid |

تو جلوتر از من کنار خانه ی خدا نشسته بودی یادته منم تو فاصله ی 10 متری تو پشت سرت نشسته بودم ... عریزم خبر داری فاصله ی بین منو تو رو یه راهرو ساختن که چند طبقه داره ؟ او ساختمانی رو که بین منو تو ساختن بینمون فاصله انداخت من دیگه تو رو نمیبینم صحنه ی عشقم به تو رو بهم زدن کجایی حالا چند طبقه باید رد کنم تا تو رو ببینم هااااااان؟ هرچند مهم نیست من دیگه هیچوقت اونجا نمیرم که اون صحنه رو ببینم . ببین من میام اینجا برات می نویسممممم اما تو چی میفهمی از احساس من. کاش یه کم درکم می کردی

+نوشته شده در چهار شنبه 7 خرداد 1393برچسب:,ساعت13:5توسط samid |

+نوشته شده در چهار شنبه 7 خرداد 1393برچسب:,ساعت11:17توسط samid |
یه لبخند تلخ
+نوشته شده در چهار شنبه 7 خرداد 1393برچسب:,ساعت11:16توسط samid |

خیال کن روزگارم رو به راهه

خیال کن رفتی و دلم نمرده

خیال کن مهربون بودی و قلبم

کنار تو ازت زخمی نخورده

خیال کن هیچی بین ما نبوده

خیال کن خیلی ساده داری میری

خیال کن بی خیال بی خیالم

شاید اینجوری آرامش بگیری

گذشتی از منو ساکت نشستم

گذشتی از منو دیدی که خشتم

تو یادت رفته که توی چه حالی

کنارت بودمو زخماتو بستم

+نوشته شده در چهار شنبه 7 خرداد 1393برچسب:,ساعت10:35توسط samid |

+نوشته شده در یک شنبه 4 خرداد 1393برچسب:,ساعت10:15توسط samid |

+نوشته شده در یک شنبه 4 خرداد 1393برچسب:,ساعت10:12توسط samid |