کعبه عشق

مرا اندکی دوست بدار اما طولانی

تو کی بودی چی بودی با چه هدفی منو به دامت انداختی هر چی فکر می کنم نمی تونم بفهمم که چطور اوایلش منو یه طور دیگه می خواستی و بعدش عاشقانه می پرستیدی تو کجای کارت ثبات داشتی خدایی همیشه برام یه جور بودی؟ دلم می خواد دونه دونه ایمیلهاتو اینجا بذارم دونه دونه خاطراتت رو اینجا بنویسم اما وقتش رو ندارم تا همه بفهمن چی بودی و چه کردی  واقعا تو کی بودی ؟  مگه میشه آدم چهارسال به پای یکی بمونه و انقدر راحت بذاره بره لامصب من چقدر انتظار اینکه آزاد بشی رو کشیدم می دونی من سه سال انتظار کشیدم ... چقدر سخت گذشت روزای بی تو واقعا... هر چی فکر می کنم میبینم سرنوشت آدمایی که بخاطر تو پسشون میزدم به سر خودم اومده . می دونی روزای بی تو بودنم داره می گذره یه رنگ سفید داره هر روز یه خاطره از منو تو رو پاک می کنه می دونم منم مثل تو عادت می کنم اینم دست و پا زدنای آخره تو رو خدا تو هم مثل همه ی آدمایی که رفتن و برگشتن نباش یه روز که دیره دیگه برنگرد ... این وبلاگت رو جمعش کن خاطراتت رو جمع کن و برو نذار جلوی دستم بمونه که کاربریش رو برات علمی می کنم برو جان مادرت اون دنیا هم جلوی چشمام نباش ... خندم میگیره مثلا دوست داشتنات تا نداشت .قرار بود باهم تو یه قبر بخوابیم 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در چهار شنبه 21 مرداد 1394برچسب:,ساعت16:11توسط samid |